کد خبر: ۸۲۸
۱۲:۵۴
۲۰ مرداد ۱۴۰۴

سیل ۱۳۸۰ کلاله؛ درس‌هایی برای مدیریت بحران و تاب‌آوری محیطی

یادداشت، محمد مهرگانفر: ۱. مروری بر فاجعه: ابعاد انسانی و زیست‌محیطی 
فاجعه سیل ۲۰ مرداد ۱۳۸۰ در استان گلستان هنوز هم، پس از گذشت سال‌ها، خاطره‌ای تلخ و تکان‌دهنده محسوب می‌شود. این سیل ناگوار ( با دبی لحظه ای 4000 مترمکعب بر ثانیه و پهنای جریان بیش از 400 متر ) با بیش از ۵۰۰ کشته و ۶۱۸ میلیارد ریال خسارت(رقمی که در زمان خود حیرت‌انگیز بود) عنوان پرتلفات‌ترین سیل معاصر ایران را به خود اختصاص داد. شاید بتوان جاده‌های ویران‌شده گالیکش و کلاله را نمادی از بزرگی این بحران دانست؛ جاده‌هایی که تا مدت‌ها شاهد تردد سنگین خودروها و زندگی عادی مردم بودند، اما ناگهان در برابر موج سهمگین سیلاب ویران شدند. 
در کنار آسیب‌های زیرساختی، طبیعت هم به شدت آسیب دید. حدود ۱۵ هکتار از جنگل‌های هیرکانی به خاک و گل بدل شدند و مخزن سد گلستان نیز از رسوبات انباشته شد. فقط تصور کنید: بارانی که در برخی مناطق طی کمتر از شش ساعت به ۱۲۰ میلی‌متر رسید(آن هم در استانی با میانگین بارش سالانه در حدود ۴۵۰ میلی‌متر در آن زمان) چنین ارقامی به‌روشنی نشان می‌دهند که ما با یک رویداد فراتر از حد انتظار روبه‌رو بوده‌ایم. اما نکته تلخ ماجرا این است که این سیل، یک رویداد کاملاً استثنایی نبود.شاید از خود بپرسیم: «چرا؟» زیرا در سال‌های ۱۳۸۱، ۱۳۸۲ و ۱۳۸۴ نیز سیل‌هایی مشابه در همین استان رخ دادند. تکرار این بحران‌ها نشان داد که مسأله صرفاً بارش بی‌سابقه نیست؛ بلکه نشانه‌ای بود از مدیریتی ناپایدار بر منابع طبیعی؛ مدیریتی که شاید چشمش را بر آسیب‌پذیری خاک، جنگل‌ها و زیربناها بسته بود. امروز، وقتی به گذشته می‌نگریم، درمی‌یابیم که سیل ۱۳۸۰ صرفاً یک اخطار اولیه بود؛ اخطاری که(اگر به موقع جدی گرفته می‌شد)می‌توانست از تکرار فجایع بعدی جلوگیری کند. 
برای مدیریت بحران و تاب‌آوری محیطی در آینده، پرسش کلیدی این است: «چگونه می‌توان با طبیعت به شکلی همدلانه‌تر رفتار کرد؟» این پرسش نه تنها به حوزه زیرساختی برمی‌گردد، بلکه بر رویکرد ما به حفظ و نگهداری منابع طبیعی هم سایه می‌اندازد. اگر بناست در برابر رخدادهای اجتناب‌ناپذیر طبیعی آتی تاب بیاوریم، شاید اولین گام پذیرش این حقیقت باشد که طبیعت هیچ‌گاه از ما جدا نبوده و نیست. از این رو، درس بزرگ سیل ۱۳۸۰ کلاله را می‌توان چنین خلاصه کرد: بازنگری در مدیریت منابع محیطی پیش از اینکه بار دیگر، خسارت و درد جای پیشگیری و آمادگی را بگیرد. 


2-ریشه‌یابی عوامل تشدیدکننده 


متأسفانه قطع درختان و چرای بی‌رویه دام در مناطق بالادست(به‌ویژه در استان‌های سمنان و خراسان شمالی)ظرفیت جذب آب را به‌شدت کاهش داده است. کارشناسان می‌گویند که در طول چند دهه اخیر، ۲۰ میلیون هکتار از مراتع کشور به بیابان تبدیل شده؛ اتفاقی که رواناب‌ها را افزایش داده و شرایط را روزبه‌روز وخیم‌تر می‌کند. 

سدهای کوچک یا بندهای مشهدی و قز قلعه، به خاطر طراحی ضعیف، نتوانستند در برابر حجم آب مقاومت کنند و تخریب شدند. با این اتفاق، حجم انبوهی از آب و رسوبات به مناطق پایین‌دست سرازیر شد و بحران را شدت بخشید.

از سوی دیگر، نبود هماهنگی میان وزارت نیرو، سازمان منابع طبیعی و شهرداری‌ها برای کنترل حریم رودخانه‌ها و کاربری اراضی، اوضاع را پیچیده‌تر کرده است. وقتی هر نهاد راه خودش را می‌رود، تصمیم‌گیری منسجم دشوار می‌شود و توان مقابله با این چالش‌های محیطی به شکل قابل‌توجهی کاهش می‌یابد.

 
 3- نقاط ضعف مدیریت بحران 

بارش باران از 19 مرداد آغاز شد و هیچ اقدام پیشگیرانه‌ای صورت نگرفت. حتی تونل جاده گلستان که موازی با رودخانه است، تا 2 متر پر از آب شد. بیشتر تلفات افراد مسافر و مردم محلی بودند که در سیلاب و جاده درگیر شدند و کارگران امدادی در جاده‌ها و پل‌های تخریب شده گرفتار شدند. رویکرد موقتی درآن زمان پیشنهاد حذف جاده از پارک ملی گلستان که سال‌ها بدون نتیجه باقی ماند. 

۴. راهکارهای پیشنهادی برای آینده 

- درختکاری در مناطق بالادست حوضه های آبریز به همراه ممنوعیت کشاورزی در شیب های بیشتر از ۱۲%.  
- استفاده از مدل سازی پیش بینی GIS برای زون بندی خطر سیل (یک مطالعه در حوضه سد یامچی نشان داد که شیب و جهت شیب مهم ترین عوامل هستند). 
 -بهبود زیرساخت ها: طراحی پل ها با دهانه های وسیع تر برای عبور سنگ ها و درخت ها ی شکسته در مسیر  - ساخت سدهای غیر مخزنی کاهش دهنده برای کاهش دبی اوج سیلاب.  
-  نصب حسگرهای اندازه گیری جریان در رودخانه های پرخطر با اتصال به سیستم هشدار ملی و راه اندازی رادارهای هواشناسی و هشدار در منطقه.

- آموزش عمومی و برگزاری تمرینات آمادگی سیلاب سالانه برای ساکنان مناطق آسیب پذیر به سیلاب  


۵. اگر دوباره چنین سیلی رخ دهد… 


با توجه به تغییرات اقلیمی، افزایش فراوانی بارش‌های شدید و تداوم تخریب پوشش گیاهی، احتمال وقوع سیل‌های مشابه

یا حتی شدیدتر همچنان بالاست. اگر چنین رخدادی بدون اقدامات پیشگیرانه تکرار شود: 
 •خسارت جانی و مالی می‌تواند مشابه یا حتی بیشتر از سال ۱۳۸۰ باشد. 
 •زیرساخت‌های حیاتی استان، از جمله جاده پارک ملی و پل‌های اصلی، مجدداً مختل می‌شوند. 
 •رسوب‌گذاری مخازن سدها شتاب می‌گیرد و ظرفیت ذخیره آب کاهش می‌یابد. 
با این حال، برخی اقدامات انجام‌شده در سال‌های اخیر تاب‌آوری منطقه را تا حد زیادی افزایش داده است: 
 •اجرای طرح‌های آبخیزداری و آبخوان‌داری در بخشی از حوضه‌های آبریز. 
 •نصب ایستگاه‌های پایش بارش و دبی در نقاط حساس. 
 •اصلاح مسیر برخی جاده‌ها و پل‌ها در محدوده پارک ملی گلستان. 


۶. نتیجه‌گیری: از فاجعه تا تاب‌آوری 


سیل کلاله یک هشدار اکولوژیک بود: تغییر اقلیم و تخریب محیط‌زیست، ریسک سیلاب‌ها را افزایش داده است. درس اصلی این است که “مدیریت بحران” باید به “مدیریت ریسک” تبدیل شود؛ یعنی پیشگیری جایگزین واکنش‌های اضطراری گردد. نمونه موفق، کاهش تلفات سیل ۱۳۹۷ گلستان پس از اجرای بخشی از طرح‌های آبخیزداری بود. 


۷. سه اقدام فوری پیشنهادی برای امروز: 


 ۱. احیای جنگل‌ها و مراتع بالادست حوضه‌های آبریز از طریق ممنوعیت بهره‌برداری‌های مخرب و اجرای طرح‌های هدفمند جنگل‌کاری. 
۲. گسترش سامانه‌های هشدار سریع سیل(استقرار رادارهای هواشناسی) به‌طوری‌که همۀ روستاها و محورهای مواصلاتی پرخطر استان را پوشش دهد. 
۳. بازنگری و اصلاح زیرساخت‌های عبور آب(مانند پل‌ها، آبگذرها و مسیرهای جاده‌ای در نقاط تنگ و گلوگاهی)تا سیلاب‌ها نتوانند با کوچک‌ترین بارندگی، دردسرساز شوند. 
در نهایت، به خاطر داشته باشیم که پیشگیری(هرچند ساده به نظر برسد)همیشه بهتر از درمان است

طراحی و تولید: ایران سامانه